دبه پشت دبه ماله پشت ماله!
تاریخ انتشار: ۱۱ خرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۱۳۵۳۳۷
همکار مرکز مطالعات استراتژیک ریاست جمهوری در دولت سابق گفت نه قطر و عمان و نه حتی چین و روسیه، در تراز میانجی مذاکره و توافق ایران با آمریکا نیست.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، آفتاب یزد از قول دیاکو حسینی، نوشت: «بعد گذشت چهار دهه از قطع روابط تهران- واشنگتن، این دو کشور حتی اگر به زبان مشترکی در مباحث فیمابین نیز نرسیده باشند قطعاً به درک و فهم مشترکی رسیدهاند که بتوانند روی آن دسته از اختلافات تمرکز کنند که قابل حل و رفع ابهامهای موجود است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دیاکو حسینی در مواجهه با این پرسش که؛ تا چه اندازه به «حل اختلافات ایران و آمریکا بدون میانجی» اعتقاد دارد و نیز این که اساسا حل اختلافات نیاز بـه میانجی دارد یا خیـر؟ میگوید: فکر میکنم طرفین، دیدگاههای یکدیگر را به خوبی میفهمند مشکلات را به خوبی شناخته و بدان آگاهی دارند و نسبت به خطوط قرمز و حساسیتهای متقابل هم مطلع هستند؛ بنابراین در چنین فضایی نیازی به میانجی وجود ندارد. علت اینکه در این شرایط قرار گرفتیم این است که، چون آمریکا هنوز عضو برجام نیست و بر مبنای خطوط قرمزی که نظام ترسیم کرده امکان مذاکره ایران و آمریکا خارج از برجـام وجود نـدارد بنابراین به طور طبیعی و منطقی امکان مذاکره مستقیم ایران و آمریکا در خارج از برجام نیست؛ لذا در این بستر میانجیها ناخودآگاه به میان میآیند همان طور که اتحادیه اروپـا و مسـئول آن آقای انریکه مورا کسی بود که در نقش میانجی و واسطه در انتقال اطلاعات وارد عمل شـد. همین طور روسیه در مقطعی فعالانه چنین نقش میانجیگرایانهای را بازی میکرد و این اجتنابناپذیر بـود. در حـوزه فراتـر از اعضای برجام میانجیگری در جهاتی میتواند مفید باشد بهخصوص زمانی که پای کشورهای منطقهای به میان میآیـد آنها هم به طور سنتی میتوانند در نزدیک شدن دیدگاهها موثر باشـند به این دلیل که در نهایت حتی مسئله هستهای ایـــران و اختلافات دیگر ایران و آمریکا تـا اندازهای بعد منطقهای پیدا میکند و در کشورهایی که رابطه دوستانه با ایران و آمریکا دارند در این بعد منطقهای میتوانند تسهیلگر باشند و برای مصالحه مشوق باشند. از این بعد است که میبینیم قطر و عمان که این پتانسیل را دارند میتوانند نقش بازی کننـد و تا امروز هم به نظر میرسد نقش مثبتی را ایفا کردند؛ لذا در این چارچوب مشخص میتوانیم از بحث میانجیگری هـم در درون برجـام هم بیـرون برجام استفاده کنیم.
حسینی در ادامه گفت: «هیچ کشوری در جهان وجود ندارد که در اندازه اختلافات ایران و آمریکا بتواند تسهیل کننده و میانجی باشد. زمانی وجود داشت که ایران و آمریکا هیچ نوع ارتباط رسمی با هم نداشتند و هر نوع ارتباطی تابو بود. بعد از برجام این تابو شکست و وزرای خارجه ایران و آمریکا رو در روی هم نشستند و باهم صحبت کردند و دست دادند و قـدم زدند بنابراین فکـر میکنم میانجیها در شـرایط بسـیـار خاصی میتوانند تسهیل کننده شـروع گفتگوها باشـند، ولی در رابطه با موضوع ایران و آمریکا فکر میکنم طرفین شناخت نسبتا خوبی درباره دیدگاههای هم و مشکلات متقابل دارند لـذا به میانجی نیازی ندارنـد و آن تابویی هم که پیش از این بود نیسـت و مانع مهمی از پیش ما برداشته شده است بنابراین بدون میانجی میتوانیم این کار را انجام دهیم. کشورهایی مانند عمان و قطر هم وزن ژئوپلتیکی زیادی ندارند که بتوانند خودشان را در تمامی حیطههای اختلافات ایران و آمریکا قرار دهنـد بنابراین معتقدم اگر فراتر از برجــــام بخواهد بین ایران و آمریکا مذاکره صورت گیرد بهتر است که دو جانبه و بدون میانجی اتفاق افتد و تجربه هم نشان میدهد در این شرایط رسیدن به نتیجه بسیار مطلوبتر و ممکنتر است و پیچیدگی کمتری پیدا خواهد کرد تا درگیر شدن میانجیهای مختلف».
آنچه در گفتوگوی روزنامه آفتاب یزد، در حاشیه مانده و پرداخته نشده، هدف از مذاکره و عبرتهای گذشته است. مذاکره صرفاً برای مذاکره انجام نمیشود و به خودی خود هیچ ارزشی ندارد که مستقیم یا با واسطه بودن آن محل بحث باشد.
هر مذاکرهای قرار است سرانجام به توافق منتهی شود و طرفین آن را به اجرا بگذارند؛ بنابراین اگر یک طرف مذاکره نه یک بار، بلکه چند بار- بلکه در هر نوبت مذاکره توافق- تعهداتش را مثل آب خوردن، زیر پا بگذارد و کمترین احساس شرمندگی هم نداشته باشد، اصل احترام متقابل در مذاکره را به مسخره گرفته و دیگر قابل اعتنا و اعتماد نیست.
آمریکا چه در قرارداد الجزایر، چه در چند نوبت مذاکره موردی در دولتهای هاشمی و خاتمی، چه درباره توافق در دولت اوباما (به میانجیگری ترکیه و برزیل)، و چه در موضوع برجام، چیزی به عنوان تعهد و وفای به عهده سرش نمیشود و فقط دبه کردن را بلد است؛ بنابراین موضوع کنونی، این نیست که یکشبه کارشناس از ضرورت مذاکره مستقیم به جای مذاکره با واسطه حرف بزند. این اتفاق (مذاکره مستقیم) هم در حد پیادهروی، در مذاکرات قبل از برجام اتفاق افتاد و تمام این تجارب نشان میدهد چیزی به نام مذاکره و توافق با آمریکا، سالبه به انتفای موضوع است.
منبع: روزنامه کیهانمنبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: دیاکو حسینی مرکز مطالعات استراتژیک ریاست جمهوری مذاکرات هسته ای ایران و آمریکا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۱۳۵۳۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حمله کارشناس صهیونیستی به دولت قطر/ قطر دشمن اسرائیل است
یک کارشناس صهیونیست با اشاره به نقش میانجیگری قطر در نبرد طوفان الاقصی، قطر را کشور دشمن قلمداد کرد
سرویس جهان مشرق - یوسی تاتیکا، کارشناس صهیونیست در رابطه با کشور قطر در وب سایت معاریو نوشت:
اشتباه کردیم، اشتباه تلخی مرتکب شدیم که قبول کردیم قطر را به عنوان میانجی در توافق تبادل اسرا بپذیریم. کشوری که با همه، علیه همه کار می کند و واقعاً انگیزه یا توانایی اعمال اهرم های واقعی فشار بر سازمان تروریستی در نوار را ندارد. از این نظر، ما می توانستیم به مصر وزن و قدرت بیشتری بدهیم.
بیانیه ظالمانه عصاء بن احمد النصر ، یکی از مقامات ارشد شورای قانونگذاری قطر، مبنی بر اینکه ۷ اکتبر تنها آغاز است، گامی در جهت بالابردن جسارت دوحه است که تاکنون عمدتاً از دادن بیانیه های علنی اجتناب کرده است. اگر میخواهیم اسرای خود را در خانه ببینیم، باید اجازه ندهیم قطر به عنوان میانجی ادامه دهد.
قطر یک کشور دشمن است، نه یک میانجی: اشتباه تلخی که اسرائیل مرتکب شدکارهای بد بسیاری وجود دارد که دولت ما انجام می دهد، اما نقاط روشنی نیز وجود دارد. در این مورد میتواند به اسرائیل کاتز اشاره کرد. خیلی ها نمی دانند که اسرائیل کاتز، وزیر امور خارجه در اقناع کردن آمریکایی ها و اروپایی ها برای تحریم ایران پس از حمله به اسرائیل، سهم بسزایی داشت.
بزرگترین خطر برای دولت دست راستی، تظاهرات کاپلان نیست، بلکه جناح راست سیاسی اسرائیل است، زیرا در حال حاضر این تنها جناحی است که بقای آن را به خطر می اندازد. در این میان، دولت اسرائیل در جا انداختن روایتی از پیروزی در غزه با مشکل مواجه است و شکست در رفح ممکن است آواز قو آن باشد. ( کنایه از آخرین اقدام دولت نتانیاهو قبل از سقوط)